اما در واقع آنچه به طور مشترک در همه انسانها وجود دارد این است که هر فرد با توجه به شرایط خود ناچار است کار کند. پس با توجه به اینکه همه ما ناگزیریم بهگونهای کار کنیم، بنابراین اوقات فراغتی هم نیاز داریم؛ فراغت از کار. به عبارت دیگر وقتی انسان در طول روز ساعاتی را به کار کردن میپردازد (در منزل یا بیرون از منزل) نیاز به اوقاتی هم برای تفریح و استراحت دارد.
اما بهراستی چیزی که ما به عنوان اوقات فراغت میشناسیم به چه معناست. چنانچه به طور تصادفی از گروهی سوال کنیم که نظرتان درباره اوقات فراغت چیست، پاسخهای متفاوتی میشنویم. ممکن است عدهای تصور کنند اوقات فراغت مدت زمانی است که پس از انجام کار یا انجام وظیفه و مسئولیتها باقی میماند. بهنظر عدهای دیگر این اوقات شامل تماشای تلویزیون، شرکت در فعالیتهای ورزشی، صرف غذا در بیرون از منزل، رفتن به سینما و... میشود. عدهای نیز با شنیدن نام اوقات فراغت به فکر تعطیلات تابستانی دوران تحصیل میافتند که معمولا بدون برنامهریزی سپری میشود. در واقع تنوع این پاسخها نشان میدهد که اوقات فراغت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد ولی آنچه مسلم است آن است که اوقات فراغت فقط زمان رهایی از بار کار و مسئولیت نیست بلکه فعالیتی غیراجباری است. به عبارت دیگر فرد در این اوقات میخواهد به انجام کاری مشغول شود که آن را به خواست خود و با میل و علاقه انتخاب کرده است؛خواه بهمنظور استراحت باشد یا برای ایجاد تنوع.
رویکردهای مختلف فراغت
چارلز برایت پیل، جامعهشناس معتقد است که اوقات فراغت باقیمانده زمانی است که برای برآوردن نیازهای کاری و معیشتی خود از آن استفاده میکنیم. یعنی همانگونه که هرماشینی بعد از انجام کاری باید خاموش شود و نمیتوان بیوقفه از آن کار کشید، بدن انسان نیز برای بازسازی و کسب توان لازم نیازمند تجدید قوا و استراحت است.
براساس این تعریف، برایت پیل دو عنصر مشترک را به عنوان زمان با هم ادغام میکند. اهمیت این نظریه در آن است که فراغت به عنوان زمان قابل محاسبه و کمیتپذیر است و با این سوال که چه میزان از زمان خود را به فراغت و تفریح اختصاص میدهیم، میتوان کمیت آن را محاسبه و به این ترتیب اوقات فراغت افراد مختلف و گروههای اجتماعی متفاوت را با یکدیگر مقایسه کرد. اما عدهای دیگر از جامعهشناسان برای فراغت 2مفهوم قائلند؛ یکی مفهوم ریاضی و دیگری مفهوم کلی فراغت. بهنظر آنها مفهوم کلی فراغت میزان ساعتی است که شخص پس از کسر خواب و دیگر اعمال حیاتی در طول شبانهروز برایش باقی میماند.
به طور کلی میتوان برای هرشخص زمان را به 2بخش تقسیم کرد؛ زمان کار و زمان خروج از کار. زمانی که ارتباط به کار روزانه دارد؛ مثل رفتوآمدها، مطالعه مطالبی که مرتبط به کار یا شغل فرد است و زمانی که برای رفع احتیاجات زیستی صرف میشود مثل تغذیه، خواب و زمان فراغت.
جامعهشناسان اوقات فراغت را فعالیتی آزاد و بدون مزد و همچنین با رضایت خاطر تعریف و به زمانی اطلاق میکنند که فرد به کاری با انتخاب خود مشغول است. یعنی نه در حال رفتوآمد سر کار است و نه میخوابد اما میتواند فعالیتهای فرهنگی داشته باشد.
ولی دستهای دیگر از جامعهشناسان رویکرد دیگری نسبت به اوقات فراغت دارند. آنها معتقدند اوقات فراغت عبارت است از بازیها، ورزشها، کار فرهنگی، کنشهای اجتماعی و فعالیتهایی که ظاهرا میتواند شبیه کار باشد ولی در واقع کار نیست. در واقع یکی از ویژگیهای اوقات فراغت، آزادی انتخاب و نوع فعالیت است اما بسیاری از والدین به تصور اینکه صرفا باید وقت فرزندان خود را پر کنند، بدون توجه به علایق آنها، کلاسهای مختلف درسی، هنری، ورزشی و... را برای آنان تجویز و آنان را ملزم به شرکت در آنها میکنند که این خود باعث عدماستقبال و نگرفتن نتیجه مطلوب از اینگونه فعالیتها میشود.
به منظورانتخاب فعالیت مناسب برای اوقات فراغت باید فراموش نکرد که اوقات فراغت آزاد شدن از یک دوره مصرف انرژی و تحرک خاص به یک حالت دیگر است که میتواند شامل استراحت، تجدید قوا، تنوع، تغییر، فرصت و ارزشیابی خود و آماده شدن برای دوره بعدی کار و زندگی باشد.
باید توجه داشت که در همه این تعاریف بر عنصر آزادی و اختیار فرد و انتخاب نوع فعالیت در زمان فراغت و نیز لذتبخش بودن فعالیت تاکید شده است. البته گاهی نیز ممکن است تفریح دامنهای فراتر از رفع نیازهای شخصی را دربر بگیرد و موجب ارائه پارهای خدمات به افراد دیگر شود. مثلا شرکت در بسیاری از فعالیتهای فرهنگی، انجام امور خیریه و کمک به افراد دیگر میتواند به نوعی اوقات فراغت ما را پر کند.
فراغت، نه بیکاری و بطالت!
در بحث در مورد اوقات فراغت توجه به این موضوع بسیار مهم است که هیچ تعریفی از فراغت به معنای بیکاری و بطالت و فقط گذران عمر نیست چون در اوقات بیکاری فرد کاری برای انجام دادن ندارد ولی در اوقات فراغت و استراحت میتواند کارهای متعددی انجام دهد که تفاوت آن با اوقات دیگر که در آنها نیز به انجام کار و فعالیت مشغول است، هدف این کارها و فعالیتهاست. هدف از فعالیتهای اوقات فراغت کسب آرامش و لذت است؛ یعنی فرد کاری را نه از روی اجبار و نه به خاطر منافع مادی انجام میدهد،این لحظات تنها مختص خود شخص است و فضا متناسب با خواست و علایق او برگزیده میشود. در مورد پرکردن اوقات فراغت کودکان و دانشآموزان نیز باید از تحمیل فعالیتهای دلخواه و مورد علاقه خود به آنها پرهیز کرد. ما میتوانیم با توجه به خواست، علایق و استعدادهای فرزندانمان، فعالیتهای متنوعی را برای آنها درنظر بگیریم. البته نه آنقدر فشرده و متنوع که باعث خستگی و زده شدن آنها از اینگونه فعالیتها شود.
بسیاری از والدین اوقات فراغت فرزندانشان را با پرداختن به کارهای هنری پر میکنند اما این مسئله بستگی زیادی به علاقه و استعداد خود آنها دارد، نه خواست و تمایل ما. مثلا بسیاری از والدین همیشه آرزو داشتهاند بتوانند سازی بنوازند اما چون نتوانستهاند به این خواست خود برسند، یادگیری ساز مورد علاقه خود را برای فرزندشان انتخاب میکنند،حال آنکه شاید فرزندشان هیچ تمایلی به نواختن آن ساز نداشته باشد. بنابراین مهمترین نکته توجه به علایق و استعداد خود کودکان و دانشآموزان است نه خواست و اراده ما.
بسیاری از کودکان علاقه فراوانی به بازیهای کامپیوتری و کار کردن با کامپیوتر دارند. در این مورد آنچه توصیه میشود این است که آنها نباید ساعات طولانی به اینگونه فعالیتها یا تماشای تلویزیون مشغول شوند زیرا معمولا عوارض زیادی به دنبال خواهد داشت که از آن میان میتوان به عوارض جسمانی، روانی و اجتماعی اشاره کرد. بروز چاقی یکی از عوارض جسمانی و پرخاشگری و عصبانیت نیز از عوارض روانی آن است. بنابراین حتما باید برنامهریزی لازم در این مورد انجام شود.
یکی از فعالیتهای مطلوب دیگر اوقات فراغت دیدوبازدید از دوستان و مکانهای تفریحی است. پیادهروی در هوای آزاد و ورزش نیز یکی از برنامههای مفید برای پرکردن اوقات فراغت است. اما در انتخاب فعالیتهای اوقات فراغت به خواست و علایق خودتان توجه کنید، نه توصیههای دیگران زیرا افراد از لحاظ میزان لذتی که از فعالیتهای مختلف میبرند، متفاوتند. ولی سعی کنید هنگام انتخاب تمام نکاتی را که برای سلامت جسم و روحتان نیاز دارید درنظر بگیرید. نداشتن اوقاتی برای فراغت از کار باعث افزایش اضطراب یا فشارهای روانی میشود و زمینه بروز افسردگی و بیحوصلگی و خستگی مزمن را بهوجود میآورد.
در واقع فشارهای ذهنی و روانی ناشی از فعالیتهای روزانه نهتنها موجب اختلال در بهداشت روانی میشود بلکه قدرت فراگیری، درک مطلب و نگهداری آنها در ذهن را هم به حداقل میرساند. بنابراین امکان استفاده مطلوب و برنامهریزی شده از اوقات فراغت برای آندسته از دانشآموزانی که نتوانستهاند در پایان دوران تحصیل خود موفق شوند نیز باید فراهم آید زیرا بهرهمند شدن از این اوقات مانع از خستگی ذهنی و فشار روانی آنها میشود و به این ترتیب میتوانند با توان بیشتری برای موفقیت تلاش کنند. بنابراین با برنامهریزی صحیح میتوان هم از اوقات کاری خود لذت بیشتری برد و هم بعد از کار لحظات شادی را تجربه کرد.
کارکردهای مختلف اوقات فراغت
یکی از کارکردهای اساسی اوقات فراغت رفع خستگی و تأمین استراحت است. همه انسانها به استراحت نیاز دارند زیرا کار مداوم بدون زمانی برای رفع خستگی باعث پایین آمدن میزان بازدهی افراد میشود اما هدف از این اوقات گذراندن آن به بطالت نیست. متأسفانه عدهای افراد بطالت را با فراغت اشتباه میگیرند؛ اینکه ما فعالیتی متناسب با علایق و استعدادهای خود را برای پر کردن اوقات فراغتمان برگزینیم، به این معنا نیست که میتوانیم اوقاتمان را به بطالت و بیهودگی سپری کنیم.
در واقع اوقات فراغت یکی از بهترین موقعیتهایی است که فرد میتواند با استفاده از آن به شناسایی و تقویت استعدادهای خود بپردازد. مثلا بسیاری از افراد با پرداختن به نقاشی یا ساخت وسایل گوناگون، استعداد خود را در این زمینهها کشف میکنند و با ادامه دادن اینگونه فعالیتها بهتر با علایق خود آشنا میشوند.
نوع فعالیتهایی که شخص برای پرکردن اوقات فراغت خود برمیگزیند، علاوه بر تأثیرات فردی که در شخصیت فرد دارد، به رشد اجتماعی او نیز کمک میکند. شرکت در برنامههای مختلف گروهی باعث بهبود روابط اجتماعی فرد میشود و به پیشرفت او از لحاظ اجتماعی کمک میکند.
بسیاری از پیشرفتهای شخصی فرد با پیشرفتهای اجتماعی او در ارتباط است. یعنی اگر فردی بهترین استعدادها را هم داشته باشد، تا زمانی که توانایی ارائه آنها را در سطح اجتماعی نداشته باشد نمیتواند خیلی موفق باشد.